کد مطلب:26215
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:26
نظريات مختلف در مورد سرعت پيشرفت اسلام و علل آن چيست؟
تحليلگران تاريخ در سرعت پيشرفت اسلام و پيدا كردن علل آن بر سه گروه تقسيم ميشوند:
گروهي از آنان يا صراحتاً يا تلويحاً ميگويند: ما نميتوانيم علل حقيقي انقلاب اسلامي و سرعت گسترش آن را بفهميم. گروه دوم ميخواهند اين پديده را با اصلاحاتي چشمگير مانند مقتضيّات كلي تاريخ و محيط و غيرذلك بپوشانند.
گروه سوم ميگويند: علت اساسي پيشرفت مزبور، همانا عدالتگردانندگان امور اجتماعي و سياسي مؤمنين بوده است، از جمله اين صاحبنظران گوستاولوبون است كه ميگويد: «حسن تدبير خلفاي راشدين در امور كشوري فوق سپاهيگري و فنون نظامي و جنگي بود كه در مدت كمي آن را آموخته بودند. آنها در شروع امر با اقوامي سر و كار پيدا نمودند كه ساليان دراز تحت فشار مظالم حكام ستم پيشه واقع شده به آنها انواع و اقسام ظلم و ستم را روا ميداشتند. اين رعاياي ستمديده حكومت اين حكام جديد را با كمال رغبت تمكين مينمودند، زيرا كه ميديدند نسبت به سابق كمال امنيت و آزادي را دارند. طرز رفتار با اين اقوام مغلوبه بايد چه باشد. بطور خيلي واضح و روشني معين شده بود و خلفاي اسلام مخصوصاً از نظر حسن سياست، هيچ وقت در اين صدد برنيامدند كه مذهب را با سرنيزه اشاعت دهند، بلكه به عوض آنكه در انتشار ديانت اعمال نفوذ كنند، چنانكه ورد زبانهاست، صريحاً اظهار ميكردند كه تمام رسوم و عادات و مذهب اقوام مغلوبه را كاملاً محترم خواهند شمرد و بعد در مقابل اين آزادي كه به آنها ميدادند،خراج خيلي كمي به عنوان جزيه از آنها ميگرفتند كه مقدار آن نسبت به اجحافات حكام سابق خيلي كم بوده است. اين مجاهدين قبل از اينكه قشون خود را به جايي سوق دهند، بوسيله سفرا، و نمايندگان مخصوص شرايط صلح را پيشنهاد ميكردند و اين شروط چنانكه ابوالمحاسن نقل نموده، اساساً همانهايي است كه در سال هفده هجري عمر و عاص به اهالي غزه كه در محاصره بودند پيشنهاد كرد و با ايران و مصر هم نظير آنرا معمول داشتند... در فتح بيتالمقدّس رفتار خليفه دوم طرز سلوك فاتحين اسلام را با اقوام مغلوبه معلوم ميدارد چه بوده است، ولي در مقابل اين حسن رفتار، پيروان صليب بعد از چند قرن، رفتاري كه با اهل اين شهر نمودند حيرتانگيز بوده است. عمر خليفه دوم با معدودي وارد شهر شده و از سوفرونيوس (بطريق) درخواست كرد كه با هم رفته مقامات مقدسه را زيارت كنند، و همانوقت امر كرد منادي ندا كند كه حفظ اموال و معابد اين شهر را ما خود ذمّهدار هستيم، حتي مسلمين مجاز نيستند كه در كليساها نماز كنند رفتاري هم كه فاتح مصر با اهل منعه نمود كمتر از اين رفتار نبود. او با آنها قرار داد كه از حيث مذهب و رسوم مذهبي كاملاً آزاد باشند، قانون عدل و داد را يكسان در ميان آنها مجري دارد. در خصوص اراضي و مستغلات مطابق اصول مالكيت با آنها عمل شود و در عوض مبالغ گزافي كه از طرف سلاطين قسطنطنيه به زور از آنها ميگرفتند، قرارداد كه از هر نفري سالانه مبلغي بعنوان جزيه كه مقدار آن قريب پانزده فرانك ميشد بگيرند. رعاياي نواحي و اطراف، اين قرارداد را بقدري مغتنم شمردند كه فوراً آن را قبول و مبلغي مالالصلح را جمع كرده پيشكشي تسليم نمودند.
عمال دولت اسلام تا اين حد به عهد خود محكم و ثابت و نسبت به آن مردمي كه آني از تحميلات و مظالم مامورين مركزي آسوده نبودند، بقدري خوب رفتار كردند كه مردم به رضا و رغبت دين اسلام و زبان عرب را اختيار نمودند و من باز مينويسم كه امثال اينگونه نتايج را هيچ وقت نميتوان به زور شمشير حاصل نمود و فاتحيني كه پيش از عرب به مصر رفتهاند هرگز نتوانستند چنين موفقيتي حاصل كنند.
(تمدن اسلام و عرب ص 156/159)
ترجمه و تفسير نهجالبلاغه ج 23
آية الله محمدتقي جعفري
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.